زنبور عسل به صورت دسته جمعی زندگی می کند، لذا بيماری به سهولت می تواند بين آن ها شايعشود، جلوگيری از بيماری های واگير را بايد خيلی سريع پيش گيری کرد و بدون فوت وقت به دفع آنپرداخت. مراقبت های زنبوردار در نظافت محل و کندوها و ضدعفونی کردن ابزار و آلات کار تا حدزيادی از شيوع بيماری جلوگيری می کند، رعايت نکات زير کمک مؤثری در مصون نگه داشتن کندوهااز ابتلا به امراض خواهند کرد.

١ .تکه های موم را بايد از محوطه زنبورداری خارج کرد.

٢ .کندوها را بايد روی پايه قرار داد تا بر اثر تماس با زمين مرطوب و پوسيده نشوند.

٣ .چاله های آب راکد و گنداب را از اطراف زنبورستان بايد از بين برد.

٤ .هيچ وقت قاب های سياه شده را داخل کندو نگذاشته و هر سال بايد آن ها را عوض کرد.

٥.  در صورت پيدا شدن کندوی مريض در زنبورستان بايد فوراً آن را به نقطه ای دورتر انتقال

داد.

٦ .لوازم و ابزار کار را پس از هر بازديد بايد ضدعفونی کرد.

٧ .در فصل زمستان کندوها را در محل خشک نگهداری کرد.

٨ . سوزاندن لاشه زنبورها که بيش تر در فصل بهار، جلوی کندوها ريخته می شوند.

٩. سعی در نگهداری کندوهای قوی و سالم که مقاومت آن ها در مقابل امراض بيش تر از

کندوهای ضعيف است.

١٠  .استفاده نکردن از شيره خرما و انگور و ملاس به جای شکر برای تغذيه زنبورها.

١ کنه واروآ

در تابستان ١٣٦٣ گزارشاتی از نقاط مختلف استا نهای آذربايجان شرقی و غربی مبنی بر وجود کنهواروآ در زنبورستا نهای اين مناطق به وزارت کشاورزی واصل شد و متعاقب آن با بررس یهايی که به عملآمد، معلوم شد زنبورستا نهای کشور اغلب به اين کنه آلوده بوده و خساراتی نيز به بار آورده است.مشخصات ظاهری انگل١ ميلی متر است. بنابراين / ١ ميلی متر و پهنای شکم آن ٦ / طول کنه واروآ از سرتا انتهای شکم ١قطر شکم کنه بزرگ تر از طول آن است. کنه نر کوچک تر بوده و کاملاً گرد است. کنه دارای چهارجفت پا بوده و از پشت دارای پوشش کيتينی به رنگ قهوه ای متمايل به قرمز است. کنه نر خاکستریرنگ است. شکم کنه دارای کرک های ريز فراوانی است که با کرک های بدن زنبور عسل درهم آميختهو بر استقرار کنه در بدن زنبور کمک می کند.زندگی انگل: اين کنه زندگی خود را به طور کلی با زندگی زنبور عسل، هماهنگ کرده و ازهرنظر خود را با آن انطباق داده است. توليد مثل آن همراه با توليد مثل زنبور عسل است. طول زندگیآن در تابستان که عمر زنبوران کوتاه تر است، ٣ ٢ ماه و در زمستان که عمر زنبوران بيش تر است،به ٥ تا ٨ ماه می رسد. کنه از مرحله لاروی و بعد شفيرگی و سپس زنبور بالغ از خون آن ها مکيده موجبضعف و يا تغيير شکل و مرگ شفيره و يا زنبور بالغ می شود.کنه علاقه زيادی به زنبور نر و تخم ريزی در حجره های آن دارد. دليل آن شايد جثه بزرگ تر لاروو شفيره و خود زنبور نر و هم چنين طولانی بودن دوره لاروی باشد.توليد مثل انگل: توليد مثل کنه بستگی به تخم ريزی ملکه، يعنی وجود لارو و شفيره در کندودارد. کنه ماده که قبلاً جفت گيری کرده است، در آخرين ساعاتی که سرپوش حجره حاوی لارو کارگرو يا نر در حال بسته شدن است، وارد حجره شده درون آن تخم ريزی می کند. تعداد تخم ها به طورمتوسط ٢ تا ٨ عدد است. تخم ها پس از يک يا دو شبانه روز تبديل به کنه نوزاد می شوند. کنه هاینوزاد مرتباً رشد کرده و از همان اوان تولد به لارو يا شفيره زنبور حمله کرده و از خون آن تغذيه می کنند.کنه ها در عرض ٧ تا ٨ روز بالغ می شوند. کنه ماده و نر در داخل حجره جفت گيری می کنند. چنان چهتعداد آن ها در داخل يک حجره زياد باشد موجب مرگ شفيره می شوند ولی چنان چه تعداد آن ها کمباشد موجب ضعف و تغيير شکل زنبور شده و زنبوران ناقص الخلقه متولد می شوند.

زمانی که زنبوران جوان سرپوش حجره را باز کرده و از آن خارج می شوند، کنه های مادهجفت گيری کرده نيز همراه آن ها خارج می شوند ولی کنه های نر پس از جفت گيری می ميرند. کنه هایماده به بدن زنبوران کارگر يا نر می چسبند و بهترين محل برای آن ها لاب هلای بندهای زير شکم زنبوراست. بدين ترتيب از خون آن ها مکيده موجب ضعف زنبور می شوند. کنه های ماده در فرصت مناسبوارد حجره ديگری که حاوی لارو است شده و به توليدمثل خود ادامه می دهند. بنابراين تکثير کنهارتباط مستقيمی با تخم ريزی ملکه و وجود نوزاد در داخل کندو دارد و اگر تخم ريزی ملکه برای مدتیقطع شود، مسلماً توليدمثل کنه نيز در آن مدت قطع خواهد شد.علائم وجود کنه در کندواز آن جا که کنه به صورت مخفی در کندو زندگی می کند و تکثير می يابد، لذا در سال های اوليهنمی توان آن را به سادگی تشخيص داد و از طرفی درج هی افزايش نسل کنه به طور متوسط ساليانه١٥  ١٠ ) عدد است، بعد از سومين سال آلودگی تعداد کنه افزايش يافته و خسارات آن نمايان می شود. )

علائم وجود کنه در کندو عبارتند از:

١. اغلب زنبوران کارگر بی قرارند و به سرعت راه رفته و بدون دليل بال های خود را به هم

می زنند، و در صورت استقرار کنه در مفصل بال ها زنبور قدرت پرواز خود را از دست می دهد.

٢. به دليل تغذيه کنه از خون زنبوران سبب مرگ و مير غيرعادی زنبوران می شوند.

٣. گاهی لارو کنه از حجره خارج شده و به کف کندو می افتد.

٤.زنبوران داخل کندو اغلب ناقص الخلقه و دارای شکل غيرطبيعی هستند.

٥ .به علت ضعيف شدن و پايين آمدن قدرت پرواز و جفت گيری زنبوران نر اغلب ملکه های

ناقص و يا جفت گيری نکرده در کندو مشاهده می شود.

راه های سرايت و انتشار کنه

١. زنبوردار با بازديدهای روزانه خود از کندوها و انتقال زنبور و شان از يک کندو به

کندوی ديگر هم چنين با وسايل کار خود موجب انتقال و سرايت کنه از يک کندو به کندوی ديگر

می شود.

٢. زنبوران نر که درفصل بهار فراوانند (و کنه ها نيز علاقه خاصی به آن ها دارند) به راحتی داخل

هر کندويی که بخواهند، می شوند و علاوه بر اين با پرواز طولانی از يک زنبورستان به زنبورستان های

مجاور انتقال و سرايت انگل می شوند.

٣. زنبوران کارگر در اثر باد و يا ورود اشتباهی و يا هنگام غارت کندوهای آلوده موجب سرايت

و اشاعه انگل در داخل زنبورستان و يا زنبورستان های مجاور می شوند.

٤ .بچه کندوهای طبيعی آلوده به کنه، که ممکن است چندين کيلومتر از زنبورستان اصلی دور

شوند يکی ديگر از عوامل انتشار انگلی است.

٥ .نقل مکان و مهاجرت يکی از عوامل مهم سرايت و انتشار انگل از يک نقطه به نقطه ديگر

کشور است.

٦. خريد کندو از زنبورستان آلوده و انتقال آن به زنبورستان سالم نيز موجب اشاعه انگل

می شود.

راه های تشخيص آلودگی زنبورستان به کنه واروآ

١ ميلی متر است، لذا می توان با بررسی دقيق و بدون چشم مسلح / ١ از آن جايی که عرض کنه ٦کنه را به روی زنبوران کارگر و نر به خصوص در قسمت زير شکم مشاهده کرد. برای اين کار تعدادی(حدود ١٠٠ ) زنبور را از قسمت بال هايش با ملايمت و آهستگی به طوری که زنبوران صدمه ای نبينندگرفته و زير شکم آن ها را بررسی می کنيم (محل های ترشح موم) و چون در اوايل بهار به علت کمینوزادان اکثر کنه ها در روی زنبوران بالغ هستند، لذا می توان با برداشت تعداد ١٠٠ عدد زنبور حدوداًميزان آلودگی را نيز با توجه به تعداد کنه های مشاهده شده تخمين زد.٢ .مشاهده کنه های نوزاد داخل حجراتی که شفيره زنبوران (به خصوص نر) وجود دارد.٣. قرار دادن صفحه کاغذی در کف کندو و مبارزه با يکی از داروهای ضدکنه در هنگام غروبآفتاب که چنان چه صبح روز بعد در روی کاغذ کنه های مرده و نيمه جان مشاهده شد، دليل بر آلودگیکندو به کنه واروآ است.اصولی که برای مبارزه با کنه بايد رعايت شود

١ .محبوس کردن ملکه: در دوران مبارزه بايد برای مدت ٢١ تا ٢٤ روز ملکه را در قفس

محبوس کنيم تا ملکه نتواند تخم ريزی کند تا در کندو نوزادی برای توليد مثل و تکثير کنه وجود نداشته

باشد، زيرا همان طور که می دانيم، لازمه ی توليد مثل و تکثير کنه وجود نوزاد درکندو است که با قطع

تخم ريزی ملکه، کنه قادر به ادامه حيات نيست، بعد از محبوس کردن ملکه ها می توان مداوا را شروع و

در ٤ نوبت به فاصله ٤ تا ٧ روز مداوا را انجام دهيم.

٢. انتخاب فصل مبارزه: فصل مبارزه بايد موقعی باشد که حداقل تخم ريزی و نوزاد در

کندو وجود داشته باشد. بنابراين، اواخر تابستان و اوايل پاييز پس از برداشت عسل از کندو بهترين

فصل برای مبارزه با کنه است.

زمان مبارزه را بايد طوری انتخاب کنيم که نه تنها در ابتدای شروع مبارزه حداکثر حرارت

محيط بيش تر از از ١٢ درجه سانتی گراد باشد، بلکه در آخرين نوبت مداوا نيز حداکثر حرارت از ١٢

درجه تنزل نکرده و خوشه زمستانی تشکيل نشده باشد.

٣. انتخاب ساعت مداوا: مداوا را در موقعی بايد انجام دهيم که تمامی زنبوران در داخل

کندو باشند، بنابراين بهترين زمان بعد از غروب آفتاب است.

٤. تغذيه مرتب کندوها در دوران معالجه: برای اين که از مداوا نتيجه مطلوب حاصل

شود بايد کاری بکنيم که زنبوران، لاروها و شفيره های مرده را از حجره ها بيرون بياورند و دور بريزند

و حجره ها را تميز کنند. اين عمل فقط با تغذيه مرتب کندوها با شربت به نسبت يک و يک در دوران

مبارزه ميسر است.

٥. خارج کردن قاب های اضافی: قبل از شروع مداوا بايد قاب های اضافی را از کندو

خارج کرد تا فاصله ی بين شان ها بيش تر شود و در نتيجه دود حاصله از دارو بتواند به همه جای کندو

برسد.

در صورت وجود جمعيت زياد بهتراست طبقه خالی اضافی روی کندو گذاشت و نوار را در

آن قرار داده و روشن کرد.

٦ .تميز نمودن کندوها پس از هر نوبت مداوا: اغلب داروهايی که برای مبارزه با کنه

واروآ به کار برده می شوند، همه کنه ها را نمی کشند، بلکه بيش تر آن ها براثر دارو بی حس می شوند و کف

کندو می افتند که اگر اين کنه های بی حس جمع آوری و سوزانده نشوند مجدداً به بدن زنبوران برخواهند

گشت. بنابراين، لازم است پس از هر نوبت مداوا که غروب روزها انجام می شود، صبح روز بعد کف

کندوها را کاملاً تميز و کنه های نيمه جان را به دقت جمع آوری کرد و سوزانيد.

٧ .سازماندهی مبارزه همگانی عليه کنه: چون سرايت و شيوع کنه از يک زنبورستان به

زنبورستان ديگر بسيار آسان است و احتمال سرايت مجدد کنه از زنبورستان آلوده به زنبورستان های

مبارزه شده وجود دارد؛ بنابراين، زنبورداران يک منطقه در يک دوره مشخص بايد عمل مبارزه را

همزمان انجام دهند.

داروهايی که برای مبارزه به کار می روند عبارتند از: داروهای تدخينی (دودزا) و داروهای

سيستميک.

داروهای دودزا عبارتند از:

١ .نوار فولبکس وا ٢ .وارستان ٣. واروازين ٤ .نوار آپيستان

٥ .نوار وايوارول

داروهای سيستميک عبارتند از:

١. پريزين ٢ .آپيتول

٢. کنه آکاراپيس وودی يا آکارين (کنه لوله های تنفسی زنبور عسل)

عامل بيماری و مشخصات: کنه ای است به نام آکاراپيس وودی که در داخل مجاری تنفسیزنبور عسل زندگی می کند. اين انگل چشم نداشته و دارای چهار جفت پا است، بی رنگ بوده ولی٠ ميلی متر است. (در / بعضی مواقع به رنگ زرد متمايل به قهوه ای ديده می شود. اندازه آن در حدود ١نتيجه بدون چشم مسلح قابل ديدن نيست) اين حشره در قسمت قدامی سينه در داخل مجاری تنفسیزنبوران بالغ و ملکه و زنبوران نر زندگی می کند و دارای خرطومی است که برای نيش زدن و مکيدنخون زنبور مناسب است. تمام دوره رشد کنه شامل تخم و پوره و کنه های کامل نر و ماده را همزمانمی توان در يک لوله تنفسی مشاهده کرد، کنه ها پس از جفت گيری از داخل لوله های تنفسی درآمده وبه زنبوران ديگری منتقل می شوند.آلودگی و طرز انتشار: جفت گيری کنه ماده بالغ و کنه های نر در داخل مجاری تنفسیصورت می گيرد و ممکن است چندين نسل از کنه در مجاری تنفسی يک زنبور توليد شود. سرانجامزنبور به خاطر مکش مداوم خون و صدمه ديدن و انسداد مجاری تنفسی دچار اختلال تنفسی شده وقدرت پرواز را از دست می دهد. عدم قدرت پرواز در نتيجه فلج شدن بال های بزرگ است. اين گونهزنبوران دارای شکمی متورم بوده و مبتلا به اسهال هستند. اگر يکی از اين زنبوران به بالا پرتاب شود،بدون اين که کوششی برای پرواز از خود نشان دهد به زمين می افتد.

علايم بيماری: علايم زير نشان دهنده بيماری در کلنی ها است:

١. زنبوران آلوده در دوران سرد و يخبندان زمستان از خوشه زنبوران جدا شده و دور می شوند.

آرامش خود را از دست می دهند و بدون اين که هوامناسب باشد، به بيرون پرواز می کنند.

٢ .تلفات نسبتاً شديدی در زمستان مشاهده می شود.

٣. زنبوران در جلوی سوراخ، قدرت پرواز ندارند.

٤. تعداد زيادی زنبور آلوده که در روزهای گرم زمستانی قادر به انجام پرواز تخليه نيستند

ترشحات يا مدفوع خود را در ديواره های کندو خالی می کنند و به اين ترتيب لکه های قهوه ای متمايل به

سياه در روی ديواره های کندو و قاب ها مشاهده می شود.

پيش گيری و کنترل بيماری: حتی الامکان بايد از خريد جمعيت ها و يا ملکه از زنبورستان های

آلوده و هم چنين از مهاجرت کندوها به مناطقی که ازدحام کلنی ها در آن منطقه زياد باشد، جلوگيری

کرد.

بهترين روش کنترل بيماری استفاده از يک نوع کنه کش گازی يا دودزا است که در بين زنبوران

کندو پخش شده و باعث از بين رفتن کنه ها می شود.

داروهايی که برای درمان اين بيماری پيشنهاد می شوند، عبارتند از:

١. نوار فولبکس وا با ماده مؤثر بر موپروپيليت.

٢. کليه داروهايی که برای کنه واروآ مصرف می شوند، برای از بين بردن آکارين مؤثرند.

لازم به تذکر است که داروهای شيميايی مذکور حتماً بايد بعد از برداشت عسل مصرف شود.

٣. بيماری نوزما

نوزما يکی از شايع ترين بيماری های زنبوران بالغ است و نوزادان زنبور عسل هرگز به اين

بيماری مبتلا نمی شوند. در مناطقی که دارای زمستان طولانی است، اين بيماری شيوع بيش تری دارد،

زيرا زنبوران در چنين مناطقی مدت بيش تری در کندو به سر می برند و نمی توانند از آن خارج شوند، ولی

در مناطق خشک و معتدل اين بيماری کم تر مشاهده می شود.

علايم بيماری: بی نظمی و بی قراری و وجود تعدادی از زنبوران با علايم فلجی و شکم های

باد کرده و نيش های بدون رفلکس در اطراف کندوها، وجود لکه های اسهالی بر روی تخته پرواز و

قاب ها و ضعيف شدن سريع کلنی از علايمی است که معمولاً در بيماری نوزما به چشم می خورد.

معمولاً ملکه جزِء آخرين قربانی های کندو است.

تعدادی از زنبوران کارگر که شديداً آلوده هستند، در اطراف کندو به پشت افتاده و در حالی که

حرکات ضعيفی انجام داده، قدرت پرواز خود را از دست می دهند. زنبوران آلوده به اين بيماری قدرت

پرواز ندارند و از علف ها بالا می روند ولی نمی توانند پرواز کنند.

زنبوران مبتلا به علت پربودن شکم از مدفوع، بزرگ تر از زنبوران سالم بوده و براق و چرب به

نظر می رسند.

برای تشخيص و رؤيت بيماری می توانيم شکم زنبور را فشار دهيم و نيش آن را گرفته بيرون

بکشيم تا معده همراه نيش از بدن خارج شود.

چنان چه روده ها به رنگ قهوه ای يا کمی قرمز باشند دليل بر سلامتی ولی در زنبوران بيمار در

اثر اجتماع اسپورهای نوزما، به رنگ سفيد شيری است.

در تشخيص آزمايشگاهی بيماری مقدار زيادی اسپور در سلول های جدار روده ها مشاهده

می شود.

عامل بيماری: انگلی است تک ياخته به نام نوزما آپيس که در داخل سلول های جدار روده

ميانی زنبور عسل رشد و تکثير کرده و آن ها را به اسهال مبتلا می کند. اسپورهای نوزما به وسيله آب و

مواد غذايی وارد دستگاه گوارش زنبوران می شوند.

اصولی را به منظور کاهش و جلوگيری از ظهور بيماری نوزما بايد در نظر گرفت، عبارتند از:

١.  در پاييز کندوها را با جمعيت زياد و ملکه جوان و بارور برای گذرانيدن زمستان آماده

کرد.

٢ .محل خشک و آفتاب گيری را برای استقرار کندوها در زمستان انتخاب کرد که اين محل

نبايد بادگير باشد.

٣.  کندوها را برای زمستان گذرانی طوری آماده کرد که ضمن جريان هوا و تهويه کافی در کندو

رطوبت در آن ها جمع نشود.

٤.  به اندازه کافی گرده و عسل برای زنبوران در کندو گذاشته ( ١٥  ١٢ کيلو گرم برای هر

کندو) و در صورت کمبود عسل در کندوها، در پاييز بايد زنبوران به اندازه کافی تغذيه شوند.

قاب های آلوده را که منبع آلودگی و انتشار مجدد بيماری در بين کندوهای سالم است، در

صورت ضدعفونی با بخار اسيد استيک دوباره می توان استفاده کرد. بخار اسيد استيک اسپورهای

نوزما را از بين برده ولی به گرده و عسل موجود در قاب ها صدمه ای وارد نمی آورد، برای تهيه اسيد

استيک ٨٠ ٪ يک قسمت آب را با چهار قسمت اسيد استيک مخلوط و مورد استفاده قرار می دهند.

برای ضدعفونی قاب ها، طبقات محتوی قاب را روی کندويی قرار داده و بين هر طبقه يک قطعه نمد و

يا پنبه را که در اسيد استيک خيس خورده، قرار می دهند. در روی آخرين طبقه نيز يک قطعه نمد يا پنبه

خيسانيده شده در اسيد استيک بايد قرار داده شود، کندو و طبقات را در محلی سايه قرار داده و تمام

منافذ منجمله دريچه پرواز کندو را مسدود می کنند و مدت يک هفته آن را به حال خود باقی گذاشته تا

بخار اسيد استيک کليه اسپورهای نوزما را از بين ببرد. در موقع کار با اسيد استيک بايد دقت شود

که اسيد به صورت و چشم ها پاشيده نشود و در صورت تماس دست يا بدن آن را با آب شست تا ايجاد

سوختگی نکند. پس از اتمام کار و قبل از استفاده مجدد از قاب ها بايد به مدت ٤٨ ساعت آن ها را

تهويه کرد و برای تهويه قاب ها کافی است که نمد يا پنبه خيس شده در اسيد استيک را از بين طبقات

برداشته و دريچه کندو را باز و در آن را برداشت.

چون اطراف کندوها آلوده می شوند، خاک اطراف کندوها را بايد با نفت زير و رو مخلوط

کرد تا اسپورهای موجود در خاک از بين بروند.

٧.  در صورت استفاده از عسل، کندوهای بيمار برای تغذيه زنبوران آن را با حجم خود آب

مخلوط و در ٦٠ درجه سانتی گراد به مدت يک ساعت قرار داده شود.

درمان: برای معالجه کندوهای بيمار بايد از فوميدل ب ١ مخلوط با شربت شکر استفاده

کرد.

همچنين از آپی مايسين نيز می توان در معالجه بيماری استفاده کرد.

کرم موم خوار

يکی از آفات زنبور داری کرم موم خوار و يا پروانه موم است. اين آفت در کليه نقاطی که

زنبورداری در آن جا رواج دارد، پيدا می شود و به کندوهای ضعيف و شان های بی حفاظ و ضد عفونی

نشده حمله می کند و در بيشتر مواقع به استثنای زمستان های سرد خسارت وارد می سازد. به نحوی

که شان ها به تارهای آشغال مانندی تبديل می شوند، ولی جمعيت های قوی معمولاً از خود دفاع کرده

پروانه را در داخل کندوهايشان راه نمی دهند و در نتيجه از اين آفت در امان می مانند. کرم موم خوار

به عسل و زنبور و لارو آن آسيبی نمی رساند بلکه فقط موم ها را می خورد.

غير از کرم موم خوار هيچ موجودی نمی تواند موم را هضم و جذب کند و فقط معده کرم

موم خوار است که قادر به تجزيه و جذب آن است.

دو نوع کرم موم خوار وجود دارد:

. الف  نوعی که پروانه اش ريز است .٢

. ب  نوعی که پروانه و هم چنين لارو آن بزرگ است .٣

پروانه موم خوار به هيچ وجه نمی تواند موم را مورد استفاده قرار دهد، زيرا قادر به هضم آن نيست

بلکه فقط در داخل کندو و کنار شان ها اقدام به تخم گذاری می کند زيرا تاريکی و گرمای يک نواخت

داخل کندو محيط مناسبی برای رشد تخم و تبديل آن به لارو است.

لاروها پس از خروج از تخم (تفريخ) شروع به تغذيه از موم می کنند و آن قدر اين کار را ادامه

می دهند تا به مرحله شفيرگی برسند.

در دوران شفيرگی که لارو به دور خود تار تنيده است، هيچ گونه خساراتی ندارد. معمولاً اگر

پيله ها در وسط درزهای کندو درست شوند، فاقد تار خواهند بود.

بعد از مرحله ی شفيرگی پروانه کامل خارج و از کندو خارج شده و شروع به پرواز کرده و از

پناهگاه های خود خارج می شوند و مخصوصاً پروانه های ماده برای تخم ريزی به طرف کندوها پرواز و به

آن ها حمله می کنند، و در گوشه های قاب ها و شان های بدون زنبور تخم ريزی می کنند. تعداد تخم های

ريخته شده توسط ماده ها به ١٨٠٠  ٤٠٠ عدد می رسد. تخم ها بسته به درجه حرارت هوا از ٣٠  ٥

روز تفريخ و تبديل به لارو می شوند و از خرده های موم کف کندو تغذيه می کنند و پس از مدتی به طرف

شان های خالی حرکت و در آن جا شروع به تغذيه می کنند. پس از تغذيه، ايجاد کانال های پوشيده از

تارهای ابريشمی در داخل حجرات شان ها کرده که طول اين کانال ها گاهی به بيش تر از ١٥ سانتی متر

می رسد.

برای جلوگيری از خسارت اين آفت بايد هميشه فاصله قاب های داخل کندوهای ضعيف را

کم کرد تا روی همه ی قاب ها و شان های زنبور عسل به اندازه کافی وجود داشته باشد تا پروانه کرم

موم خوار نتواند تخم گذاری کند. هم چنين داخل کندو را بايد هميشه تميز و به خصوص موم های ريز و

کثافاتی که داخل کندو وجود دارد، جمع آوری کرد.

چنان چه در داخل کندو کرم موم خوار مشاهده شد، بهتر است همه قاب ها را کنترل و قاب هايی

را که داخل شان هايش کرم موم خوار به تعداد زياد وجود دارد، از کندو خارج و فوراً ذوب کرد، و

قاب هايی را که شان هايش دارای آلودگی کم تر است، تميز کرده و کرم ها را بيرون ريخت و دوباره در

داخل کندو در وسط جمعيت قرار داد تا زنبوران نسبت به تميز کردن و تعمير شان ها اقدام کنند.

عوارض: غير از اين که لاروهای شب پره سبب تخريب شان ها می شوند، ملکه زنبور عسل

نيز از تخم ريزی در شان های آلوده به کرم موم خوار امتناع می کند. در چنين شرايطی با توجه به کوتاه

بودن دوره زندگی زنبوران عسل، باعث می شود که جمعيت کندو ضعيف و در نتيجه سبب از بين رفتن

کندو می شود.

بنابراين، بزرگ ترين صدمه آفت اين است که ضمن تخريب و ضايع کردن شان ها مانع توليد و

افزايش جمعيت کندو می شود.

راه مبارزه و پيش گيری:

بهترين راه مبارزه با اين آفت در زنبورستان ها نگاهداری کندوهایقوی است تا خود زنبوران به طور طبيعی با اين آفت مبارزه کنند و اجازه فعاليت به آن ندهند. هم چنينبايد سالانه چند نوبت آشغال های کف کندو را که مکان امنی برای رشد و نمو اوليه کرم هاست، تميزکرد و شان های خالی را که زنبورها روی آن فعاليتی ندارند، از کندو خارج کرد. شان های خالی درانبار را بايد مرتباً بازديد کرد. به خصوص در اوايل پاييز و اواخر زمستان و اوايل بهار که شرايطبرای رشد آفت مساعد است و به محض مشاهده کوچک ترين نشانه اين آفت شان ها را با يکی ازسموم ضدعفونی کننده مانند قرص فستوکسين، دود گوگرد، پارادی کلروبنزن و يا اتيلن دی برومايدضدعفونی کرده و يا با گذاردن نفتالين در محوطه ی انبار به خصوص بالای طبقات شان ها، اجازهفعاليت به پروانه برای تخم گذاری را نداد.بايد توجه داشت که مصرف اين سموم برای شان های حاوی عسل توصيه نمی شود. چون باعثسمی شدن عسل خواهد شد.در اين مورد توصيه می شود که اين شان ها برای مدت حداقل ٤ ساعت در معرض گاز کربنيک٩٨ ٪ قرار گيرد و برای اين کار انبار بايد کاملاً مسدود و غير قابل نفوذ باشد. بايد توجه داشت کهشان های ضدعفونی شده قبل از مصرف در زنبورستان بايد حدود ٤٨ ساعت تهويه شوند.از سرما نيز می توان برای مبارزه با اين آفت استفاده کرد به نحوی که اگر شان ها به مدت ٢ ساعتدر سرمای منهای ١٧ درجه سانتی گراد قرار گيرند، آفت از بين خواهد رفت. لازم به يادآوری استچنان چه بخواهيم از يخچال فريزر خانگی استفاده کنيم، بايد پوکه ها را حداقل يک شب در فريزرنگهداری کرد.حفاظت از قاب های ضدعفونی شده و روش انبار کردن آن ها: قاب ها را پس از ضدعفونیبايد با استفاده از روزنامه محافظت کرد. دليل اين کار اين است که شب پره ها روزنامه را دوست نداشتهو از آن دوری می کنند. در موقع انبار کردن طبقات ضدعفونی شده بايد بين هر دو طبقه يک ورقروزنامه قرار داد و آن ها را روی هم گذاشت.

شپش زنبور عسل

و راسته دو بالان است که به علت نحوه زندگی انگلی Braulidea شپش زنبور عسل از خانوادهبال های خود را از دست داده است. اين حشره انگل از راسته شپش ها نبوده ولی به خاطر طرز زندگیدر موهای بدن زنبوران عسل که شبيه زندگی شپش معمولی است، به اين نام ناميده می شود.١ ميلی متر به اندازه سر يک / مشخصات و طرز زندگی: اندازه اين حشره معمولاً ٢  ٥سنجاق ته گرد و از نزديک شبيه کنه است. بدنش مانند شپش ها پهن و دارای موهای کوتاه و تيز است.حشره خود را به موهای قسمت پشتی سينه زنبوران محکم نگاهداشته و به آسانی از آن ها بالا و پايينمی رود.اين انگل برخلاف ساير انگل های خارجی بدن حشرات از خون زنبور تغذيه نمی کند، بلکهشريک غذای زنبوران است. بدين ترتيب که حشره در موقع احساس گرسنگی خود را به قسمتسر زنبوران رسانيده و با پاهای خود لب ميزبان را تحريک کرده و به اين وسيله گرسنگی خود را بهميزبان اطلاع می دهد. با اين عمل زنبور دهان خود را باز کرده و قطره ای از عسل يا شهد از آن خارجمی کند.اين حشره انگل ملکه، زنبوران کارگر و نرها است. آلودگی ملکه به اين انگل گاهی به قدری زياداست که تمام قسمت های سر و سينه و پاهای آن از اين حشرات پوشيده می شود، چون هميشه اطرافملکه را تعدادی از زنبوران پرستار احاطه کرده و مرتباً او را غذا می دهند، اين موجودات کوچک ازفرصت استفاده می کنند و از غذای ملکه تغذيه می کنند، اين حشره بزرگ ترين لطمه را به ملکه واردمی آورد و وجود تعداد زيادی از اين حشره بر روی ملکه سبب کاهش ميزان تخم گذاری و حتی درآلودگی شديد باعث مرگ ملکه می شود. در آلودگی شديد، حشرات را بايد از بدن ملکه دور و او رانجات داد.مبارزه: بهترين و آسان ترين راه مبارزه با اين انگل دود دادن کندو با دود تنباکو است که تنهااين حشرات را از بين می برد و برای زنبور ضرر زيادی ندارد.قبل از دود دادن، تنه کندو را از کف آن جدا کرده، کاغذ سفيدی را با روغن، چرب و در کفکندو قرار می دهند، سپس بدنه کندو را به جايش گذارده و دود تنباکو را توسط دودی داخل کندوبدهيد، به محض اين که دود تنباکو به اين انگل ها برسد، بی حس می شوند و به کف کندو می ريزند. دراين موقع کاغذ را از کف کندو بيرون آورده و انگل ها را که بر روی آن ريخته اند، می سوزانند.هم چنين می توان به کمک فنوتيازين شپشک ها را از بين برد. بدين طريق که روی کاغذ سفيدکف کندو مقداری فنوتيازين پاشيده در داخل کندو قرار داد و بعد از بيهوش شدن شپشک ها در صبحروز بعد مانند مبارزه با دود تنباکو عمل کرد. بهتر است اين کار يک روز در ميان و چند بار در پاييزتکرار شود و پس از ٢ ماه اين عمل برای مبارزه قطعی تکرار تا تخم ها و نوزادانی که در اين مدتتبديل به حشره کامل شده اند نيز کاملاً از بين بروند. چنان چه تعداد شپشک ها کم باشد می توان سر يکچوب کبريت را در عسل فرو برده و به شپشک هايی که روی بدن زنبورها و ملکه هستند، چسباند.شپشک های به عسل چسبيده را با دست از نوک چوب کبريت برداشت و کُشت يا سوزاند.

بيماری لوک نوزادان زنبور عسل

اين بيماری بر دو نوع است:

الف) بيماری لوک آمريکايی

(Bacillus Larvae) عامل بيماری: عامل اين بيماری باسيلی است به نام باسيلوس لاروی

چون باسيل در شرايط نامساعد محيط مدت زيادی نمی تواند به زندگی خود ادامه دهد. پس از تلف

شدن نوزاد زنبور عسل به صورت اسپور در می آيد و ساليان دراز حالت مقاوم خود را حفظ می کند

٢/ و به محض مساعد شدن محيط فعاليت و تکثير را از سر می گيرد. داخل بدن هر لارو مرده حدود ٥

ميليارد اسپور وجود دارد.

اسپورها به وسيله عوامل مختلف خود را داخل بدن نوزادان سالم وارد می کنند و تبديل به

باسيل می شوند. اسپورها در عرض ٤٨  ٣٦ ساعت در حرارت ٣٧  ٣٤ درجه سانتی گراد تبديل به

باسيل می شوند.

اسپورها برای نوزاد بيماری زا هستند ولی زنبوران بالغ در برابر اين بيماری مصونيت دارند.

عامل بيماری از طريق آب و غذا وارد کندو می شود و زنبوران پرستار با تغذيه از اين نوع

مواد غذايی سبب آلودگی نوزادان می شوند. مسأله سن نوزاد در ابتلا به بيماری بسيار مهم است.

نوزادانی که بيش تر از دو روز عمر دارند به اين بيماری مبتلا نمی شوند. چون در داخل بدن نوزادان

مسن شرايط برای تبديل اسپور به حالت فعال مساعد نيست. زنبوران کامل هرگز به اين بيماری مبتلا

نمی گردند ولی می توانند باعث شيوع آن در همه قاب های يک کندو شوند.

نکته مهم ديگر اين که هيچ نوزادی قبل از اتمام دوره تغذيه از اين بيماری تلف نمی شود يا به

عبارت ديگر مادامی که در حجره ها باز است، نوزاد زنبور سالم به نظر می رسد. پس از تلف شدن، لاشه

نوزاد که در مرحله ماقبل شفيرگی قرار دارد، چروکيده و تيره رنگ می شود. نوزادان در حالی که به

طور قائم در داخل حجره قرار دارند به ديواره حجره چسبيده و خشک می شوند.

علايم و طرز تشخيص: نوزادان تلف شده دارای پوست چروکيده و خشک هستند. اين

نوزادان به شدت به جدار حجره می چسبند به طوری که بعضی مواقع جداکردن آن ها از حجرات

بدون خراب کردن حجرات کار آسانی نيست (مراحل آخر بيماری). تلفات نوزادان غالباً بعد از اتمام

دوره تغذيه صورت می گيرد. سطح حجرات سالم بعد از بسته شدن کمی برجسته و گنبدی شکل است

ولی سطح حجراتی که نوزادان تلف شده اند، به سرعت مرطوب و تيره رنگ شده و به طرف داخل

فرو رفتگی پيدا می کنند. در اين حالت زنبوران پرستار برای سرکشی و اطلاع از چگونگی حال

نوزادان سوراخ های ريزی در سطح حجرات به وجود می آورند که بزرگی آن ها حدود سر يک سوزن

ته گرد است، در حالت های خفيف پس از مدتی در حجره ها به وسيله زنبوران داخل کندو برداشته شده

و نوزادان تلف شده به خارج از کندو برده می شوند، از نوزادان تلف شده بويی شبيه به بوی سريشم به

مشام می رسد. اگر در يکی از حجره ها را باز کنيم، خواهيم ديد که نوزاد تلف شده به طور قائم در داخل

حجره قرار گرفته و زبان آن به طرف جلو کشيده شده است.

در مراحل اوليه بيماری اگر چوب کبريت يا ميله ای چوبی را داخل بدن نوزاد فرو بريم، در موقع

بيرون آوردن خواهيم ديد که محتويات داخل بدن نوزاد به صورت رشته ای شبيه مواد پلاستيکی کش

آمده و اين کشيدگی تا حدود پنج سانتی متر ادامه پيدا کرده و قطع نمی شود.

طرز انتشار بيماری: آلودگی در داخل کندو معمولاً از يک نقطه شروع و کم کم به قسمت های

ديگر پراکنده می شود. بعد از مرگ نوزادان تغييراتی در شان ها صورت می گيرد. اين تغييرات باعث

جلب زنبوران پرستار می شود و آن ها اقدام به بيرون انداختن نوزادان می کنند. با اين عمل زنبوران

پرستار به شدت به اسپورها آلوده می شوند و بيماری را به ساير شان ها منتشر می کنند.

غالباً زنبورداران به علت عدم آگاهی از وجود کندوی بيمار، ضمن بازديد کندوها دستکش و

اهرم و ساير وسايل خود را آلوده و باعث انتقال بيماری از کندويی به کندوی ديگر می شوند. گاهی

زنبوردار برای تقويت يک کندو ممکن است يک يا چند قاب نوزاد يا حاوی عسل را از کندويی به

کندوی ديگر انتقال دهد و سبب آلودگی کندوی سالم بشود. جمعيت کندوهای مبتلا به مرور زمان

کم می شود و به همين جهت ممکن است در معرض غارت ساير کندوها قرار گيرند و بدين شکل

زنبوران غارتگر بيماری را به کندوهای ديگر منتقل می کنند. خريد وسايل کهنه زنبورداری همچنين

وارد کردن کندوی جديد و خريد ملکه از منابع آلوده نيز سبب شيوع بيماری در يک زنبورستان

می شود.

معالجه: در کليه بيماری ها در انسان، حيوان و چه در گياه هميشه پيش گيری آسان تر، مطمئن تر

و با صرفه تر از معالجه است. بنابراين هميشه بايد قبل از شيوع بيماری پيش گيری های لازم انجام

گيرد. معالجه بيماری لوک آمريکايی اصولاً صد درصد نتيجه نخواهد داد و در اغلب موارد جمعيت

کندو از بين رفته و تمام هزينه ها به هدر خواهد رفت. کندوهای ضعيف به هيچ وجه نبايد تحت درمان

قرار گيرند بلکه بايد کليه کندو و زنبوران آن را سوزاند و از بين برد. چون هر قاب در اين کندوها ممکن

است حاوی چند صد زنبور مرده باشد که هر زنبور محتوی ١ تا ٢ بيليون از اسپورهای باسيلوس

لاروی است.

در مواردی که بيماری برای اولين بار شايع شده و تشخيص آن قطعی است، اقدامات زير بايد

انجام گيرد:

١  قبل از هر کاری بايد از غارت جلوگيری شود.

٢  کليه وسايل ضدعفونی شوند.

٣  محتويات کندو از قبيل زنبور، قاب ها، گونی روی کندو را بايد سوزاند و از بين برد.

٤  چنان چه کندو قوی باشد و يا بيماری در منطقه شايع شده باشد، می توان از سولفاتيازول و

يا آنتی بيوتيک های نظير ترامايسين و استرپتومايسين استفاده کرد.

ب) بيماری لوک اروپايی

اين بيماری بر خلاف بيماری لوک آمريکايی، دارای علا ئم يکنواخت و منظم نيست. اين

بيماری خاص نوزادان زنبور عسل است و بيش تر در اواخر بهار يعنی موقعی که توليد نوزاد به

حداکثر می رسد، در کندوها ظاهر می شود. تلف شدن نوزادان معمولاً قبل از بسته شدن حجره ها

صورت می گيرد و اين تقريباً بهترين علامت تشخيص بيماری است. نوزادان در سنين ٥  ٤ روزگی

تلف می شوند. هم چنين ممکن است تعدادی از نوزادان آلوده در برابر بيماری مقاومت کرده و به

زنبور بالغ تبديل شوند.

عامل بيماری: استرپتوکوکوس پلوتون ١ ميکروبی است که لاروهای کارگردان و نرها و ملکه

را آلوده می کنند.

عامل بيماری به همراه غذا وارد دستگاه گوارش لاروها می شود. رشد ميکروب ها سبب مرگ

لاروها می شود و عامل بيماری برای مدت ٣ سال در بدن لاروها زنده باقی می ماند. در لاشه های خشک

شده لاروها فقط استرپتوکوکوس پلوتون و اسپور باسيلوس آلوی ٢ باقی می مانند. باسيل پلوتون فاقد

اسپور است ولی اين که ميکروب به چه فرم در طبيعت باقی می ماند، به درستی روشن نيست.

تشخيص: در بازديد شان ها گاهی تعدادی حجرات دربسته در بين حجرات در باز ديده

می شود. با توجه به اين که تخم ريزی در يک ناحيه معمولاً در زمان معينی صورت می گيرد، بنابراين

وجود تعدادی حجرات در باز در بين حجرات در بسته راهنمای خوبی برای پی بردن به بيماری

خواهد بود.

لاروهای تلف شده دارای غشای ضخيمی هستند و در آزمايش با چوب کبريت مانند لوک

آمريکايی کشيده نمی شوند.

هم چنين در مراحل آخر بيماری به محض بازکردن کندو بوی ترشی به مشام می رسد که

واضح ترين علامت بيماری است.

بوی مزبور می تواند مثل بوی شير ترشيده و يا بوی عرق پا هم باشد. رنگ لاروها در مراحل

اوليه ی بيماری از حالت شيری طبيعی به رنگ مايل به زرد تبديل شده و سپس به مرور زمان به رنگ

قهوه ای تيره تبديل می شوند و اين خود نشانه ای است برای تشخيص بيماری لوک اروپايی از ساير

بيماری های نوزادان، در صورتی که در اثر سرما خوردگی رنگ لاروها از شيری طبيعی به رنگ مايل

به خاکستری تبديل می شوند.

پيش گيری

١ . قوی نگه داشتن کندوها

٢ . مراقبت صحيح از کندوها در طول زمستان

٣ . قراردادن مقدار کافی عسل و گرده گل برای غذای زمستان، کندوهايی که فقط با شکر تغذيه

می شوند، بيش تر مستعد بيماری هستند. زيرا باسيل پلوتون در عسل نمی تواند به رشد خود ادامه دهد

و وقتی مقدار عسل در کندو کم باشد، زمينه برای فعاليت ميکروب مساعد می شود.

٤.  رعايت اصول بهداشت

٥.  جلوگيری از غارت کندوهای آلوده

معالجه:برای درمان لوک اروپايی از آنتی بيوتيک ها به خصوص از اکسی تتراسيکلين،

استرپتومايسين، اريترومايسين و آپی مايسين نتايج خوبی به دست آورده اند. مقدار درمانی اکسی

٠ گرم تا يک گرم در ٥  ١ ليتر شربت برای هر کندو است. / تتراسيکلين و استرپتومايسين ٢٥

هر بسته از آپی مايسين را برای يک کندو در ٥  ٣ ليتر شربت حل و در ٣ شب متوالی به زنبوران

می دهند.

بيماری موروثی (هم خونی)

اين بيماری ژنتيکی است که در نتيجه آميزش خويشاوندی بين ملکه و نرها به وجود می آيد. از

١٣٦

آن جا که تخم های گذاشته شده ملکه در مرحله ی تخمی در اثر فاکتورهای کشنده که در نتيجه آميزش

خويشاوندی به وجود می آيند، از بين می روند و تخم ها دارای مواد پروتئينی هستند، بلافاصله بعد

از تلف شدن فاسد می شوند که زنبوران کارگر آن ها را از کندو خارج می کنند و سلول های خالی اين

تخم ها هميشه در کنار سلول های سربسته به صورت پراکنده مشاهده می شود که محاسبه درصد آن

براساس تلفات تخم ها در کندو به دست می آيد. زمانی می توان به اين بيماری پی برد که تعداد سلول های

خالی مابين سلول های سربسته به طور پراکنده قرار گرفته باشند. امکان دارد ملکه در داخل همان

سلول های خالی دوباره تخم گذاری نموده و تخم های گذاشته شده تبديل به لارو شوند ولی چون هنوز

دهانه آن ها بسته نشده است و به دليل عدم يک نواختی بين سلول های در باز و در بسته در کنار يکديگر

و در يک منطقه از شان می توان با محاسبه ی سلول های در باز دارای نوزاد به درجه هم خونی کندو

پی برد.

اين بيماری رابطه مستقيم با درجه خويشاوندی دارد. يعنی هر چه درجه خويشاوندی بيش تر

شود، به همان اندازه بيماری شدت می يابد. به عبارت ساده تر اگر درجه خويشاوندی در يک کندو

٦٠ درصد باشد (از صد عدد تخمی که ملکه می گذارد ٦٠ عدد آن ها تلف شده باشند) نشانه ی درجه

خويشاوندی زياد است، ٤٠ درصد باقيمانده در ظاهر کامل به نظر می رسند ولی از نظر بويايی، پيدا کردن

گرده و شهد گل، قدرت پرواز و غيره از سلامتی کامل برخوردار نيستند.

محاسبه درصد هم خونی: ابتدا به طور تصادفی از ميان شان های نوزادان يک کندو، ٣ شان

را انتخاب کرده و از هر طرف شان ها در ٣ نقطه به طور اتفاقی نمونه برداری می کنيم. به طوری که در

هر نمونه تعداد ١٠٠ سلول مورد بررسی قرار گيرد. از آن جا که سلول های شان عمود نيستند، لذا لازم

است نمونه انتخاب شده به صورت متوازی الاضلاع با ابعاد ١٠ سلول باشد در نتيجه هر نمونه دارای

١٠٠ سلول است.

حال سلول های خالی هر نمونه را شمرده و از جمع کل نمونه ها ميانگين گرفته می شود. عدد

حاصل حدوداً درصد هم خونی را نشان می دهد. اگر ميزان هم خونی از ٢٠ درصد بيش تر شود، بهتر

است ملکه آن کندو را تعويض کنيم.

ضمناً برای راحتی محاسبه درصد هم خونی می توان از يک شابلن (اندازه) که از طلق سفيد

و شفافی به شکل متوازی الاضلاع که هر ضلع آن به اندازه ١٠ سلول شان کارگر باشد، استفاده

کرد.

دشمنان زنبور عسل

زنبور زرد و قرمز: اين زنبورها به انواع مختلف تقسيم شده اند. بعضی از انواع آن ها با

سر سختی وارد کندو شده و مقداری از عسل آن را دزديده و صرف تغذيه نوازد خود می کنند. عده ای

ديگر در نزديکی کندو کمين کرده و زنبور عسلی را که می خواهد وارد يا از کندو خارج شود گرفته و با

آرواره های تيزشان به سرعت سر زنبور عسل را جدا می کنند و بدنش را به داخل سوراخی که قبلاً در

زمين يا تنه درخت يا جای ديگر درست کرده اند حمل کرده و در آن جا به کمک نيش دراز تخمی در داخل

شکم زنبور می گذارند. تخم تبديل شده به لارو تا پايان دگرديسی از همين لاشه زنبور تغذيه می کند.

مبارزه: از بين بردن لانه های اين زنبورها در اطراف زنبورستان

پرندگان: از بين پرندگان، سبزه قبا يا زنبور خوار، بزرگترين آفت برای زنبور عسل بوده که

تقريباً در تمام ايران پراکنده است.

موش: يکی ديگر از آفت های زنبور عسل موش های ريزی هستند که از راه سوراخ پرواز به

داخل کندو رفته و از گرمای داخل کندو در پاييز و زمستان استفاده می کنند. هنگام گرسنگی از عسل

داخل آن استفاده کرده و خرابی های بزرگی به بار می آورند.

خرس: در جنگل های گيلان و مازندران فراوان است. به علت وجود قشر کلفت چربی در

زير پوستش نيش زنبور بر آن اثر ندارد. خرس نه تنها عسل را می خورد بلکه برای بيرون آوردن عسل

کندوها را نيز می شکند.

عنکبوت: عنکبوت دشمن همه حشرات پرنده از جمله زنبور عسل است و از تنيدن تار

عنکبوت در نزديکی کندو به خصوص بين کندوها حتماً بايد جلوگيری کرد و يا در صورتی که تنيده

شده باشد، تارها را فوری پاره کرد، چون می توانند تعداد نسبتاً زيادی از زنبورها را گرفتار کرده

و بکشند.

تأثير سموم آفات نباتی در زنبور عسل

مبارزه با حشرات زيان آور لازم و ضروری است ولی استعمال سموم حشره کش بايد به نحوی

مصرف شود که برای زنبوران عسل مضر نباشد و سعی شود که عمل سمپاشی هنگام گلدهی درختان

ميوه و گياهان مزروعی انجام نگيرد. متأسفانه به علت عدم آشنايی مصرف کنندگان سموم به طرز استعمال

آن ها ساليانه هزاران کندوی عسل از بين می رود و ضرر ناشی از اين بی اطلاعی به مراتب بيش تر از سود

محصول حاصله از سمپاشی است.

راه های مسموميت زنبور عسل

زنبور عسل به طرق گوناگون دچار مسموميت می شود.

١ .استفاده زنبور عسل از شهد و گرده گل هايی که به طور مستقيم مورد سمپاشی قرار گرفته يا

گياهانی که هنوز از سميت بقايای سموم روی گياه باقی است.

٢ . استفاده زنبور عسل از آب هايی که به سموم کشاورزی آلوده شده اند.

٣ . هم چنين گرده گل هايی که به طور غير مستقيم بر اثر انتقال سموم در خلال سمپاشی توسط

باد آلوده شده اند.

علايم مسموميت در زنبور

١ . وجود تعدادی زنبور مرده در جلو سوراخ پرواز کندو و خزيدن عده ای زنبور در نزديکی

کندو و خلاصه بيرون آمدن خرطوم زنبورهای مرده از علايم مشخصه مسموميت است.

٢ . ايجاد بی نظمی در فعاليت های داخل کندو و کاهش بازده آن

٣ .. تشديد رفتار تهاجم در زنبورها

٤  .بالا آوردن محتويات معده بر اثر مسموميت ناشی از سموم فسفرهاقدامات حفاظتی برای جلوگيری از مسموميت: در نقاطی که امکان سمپاشی گياهانهست، لازم است برای پيش گيری زنبوران از مسموميت اقدامات زير را انجام داد.هميشه سم پاشی را قبل و يا بعد از گلدهی انجام داده و سعی شود که زمان آن به صبح زود ياهنگام غروب حتی طی شب که زنبوران کم تری در بيرون هستند، محدود شود و از سمومی که دارایخطر کم تری برای زنبور می باشند استفاده کرد. هم چنين می توان با انتقال زنبوران به نقاط ديگر و يابستن دريچه پرواز کندو با در نظر گرفتن امکان تهويه به مدت ٢٤ ساعت قبل از شروع سمپاشی ازخطرات ناشی از مسموميت جلوگيری شود.معالجه کندوهای آلوده به سموم کشاورزی٪ لازم به تذکر است سمومی که برای سمپاشی گياهان مصرف می شوند، چنان چه فقط ١٠زنبورانی که آن گياهان را ويزيت می کنند، تلف کنند برای گياهان فوق هم در موقع گل کردن آن ها مضرهستند.در صورتی که سمپاشی با سموم خطرناک انجام گرفته و بقايای سم روی گياهان دوام داشتهباشد، بايد کندو را به محل سمپاشی نشده برده و تحت درمان قرار داد، اما اگر از سمومی با خطر کم تراستفاده شده باشد، باعث کشته شدن زنبوران در خارج از کندو شده و می توان از نقل مکان آن هاصرف نظر کرد و در محل به درمان کلنی ها پرداخت. در صورت انتقال سموم به داخل کندو باعثمرگ و مير پرستاران و نوزادان خواهد شد که لازم است شان های حاوی گرده آلوده را از کندو خارجکرد، در صورت ماندن گرده های آلوده در داخل کندو فعاليت های عادی کندو مختل شده و بازده آنناچيز و رشد جمعيت کندو، کند خواهد شد.